فروشگاه ایرانی

 
 
 
 
 
اردیبهشت 1388 - نرم افزار و کلیپ و تم و... برای موبایل شما
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دخترها از چه پسرهایی خوششون میاد ؟؟؟


طنز و سرگرمی,روان شناسی دختر و پسر
1- در گفتگو با دخترها بذله گو باشید ( البته این مساله رو با دلقک بودن اشتباه نگیرید ) دخترها از مردهایی که اونها رو بخندونند خیلی خوششون میاد .

2- با کلاس باشید ولی لازم نیست خیلی جدی با اونها رفتار کنید و لفظ قلم صحبت کنید .

3- به اندام دختر مورد علاقه تون خیره نشید . خانمها تخصص زیادی در امر تشخیص نوع نگاه اقایون دارند و هیچ چیز به اندازه زل زدن به اندامشون اونها رو ناراحت نمیکنه . 

4- موقع حرف زدن با دختر ها به چشم های اونها نگاه کنید

5- بهشون توهین نکنید . متلک نندازین . دخترها از پسرهایی که متلک میندازن اصلا خوششون نمیاد حتی اگه در جهت تعریف از اونا باشه .چون ادمهای بی کلاس متلک میندازن .

6- در یک جمع دخترانه سبک سرانه عمل نکنید میتونید بهشون نزدیک بشید و با همه شون هم صحبت کنید ولی سعی کنید بحث معمول و متعارفی داشته باشید .

7- حرفها و جوکهای زشت در جلوی خانمها استفاده نکنید.

8- خوش پوش و خوش بو باشید . هیچ چیز به اندازه پسری که بوی عرق میده دخترا رو فراری نمیده .

9- خانمها به کفش مردها خیلی اهمیت میدن سعی کنید کفشهاتون همیشه تمیز باشه .

10-سعی نکنید هر روز مثل دخترها یک لباس جدید بپوشید . دخترها از پسرهایی که بیش از حد به ظاهرشون توجه میکنن خوششون نمیاد.

11-غر غر نکنید . چه مرد چه زن ادم غر غرو رو دوست نداره .

12- در مورد مسائل مردونه با اونها صحبت نکنید . بحث در مورد مدل هواپیما و ... برای اونها جذاب نیست .

13- اونها رو با هم مقایسه نکنید .

14-اونها رو با بستگانتون (خواهر یا زن برادر یا دختر خاله و....) مقایسه نکنید و زیاد از اونها تعریف نکنید . با اینکار گور خودتون رو کندید .

15-چشم چرانی نکنید.

16-به دخترها نشون بدید کمی غیرتی هستید و از اونها حمایت میکنید .در اینباره بعدا مفصل توضیح میدم چون خیلی مهمه و حدش رو باید بدونید.

17- دخترها از مردهای مطمئن و محکم خوششون میاد.

18-دخترها پسرهای رمانتیک رو بیشتر میپسندند.

19- دخترها از مردهای خسیس خوششون نمیاد. 

مطالب مرتبط :

انواع مختلف زنها

اگر تعداد دخترها بیشتر از پسرها باشه چی میشه؟!؟ 



کلمات کلیدی :

عکس های جالبی از اینترنت

طنز و سرگرمی,عکس عجیب جالب خنده دار

عکسی باور نکردنی از یک زنبور عسل که در حال نیش زدن مردمک چشم یک انسان است!
از نکات جالب این تصویر مهارت و دقت عکاس در انتخاب سوژه و سرعت عمل در ثبت این لحظه است.

شما را به دیدن 3 عکس دیگر در ادامه مطلب دعوت می کنم...


منظره ای زیبایی از غروب خورشید در قطب شمال
که همزمان، ماه را نیز در نزدیک ترین نقطه به زمین، نشان می دهد.

عکسی حیرت انگیز از کفش های بجا مانده و سایه هایی که با شما سخن می گویند...

رنگین کمان لحظه ی زیبای دیگریست از اعجاز طبیعت و پاداش کسانیست که تا آخرین لحظه زیر باران می مانند 



کلمات کلیدی :

شعر طنز (حافظ در عصر جدید)

حافظ در عصر جدید ,شعر طنز,خنده دار

پریشب نیمه شب گشتم دچار کابوس
دیدم به خواب حافط توی صف اتوبوس
گفتم : سلام حافظ ، گفتا : علیک جانم
گفتم : کجا روی ؟ گفت : والله خود ندانم
گفتم : بگیر فالی گفتا : نمانده حالی
گفتم : چگونه ای ؟ گفت : در بند بی خیالی
گفتم : که تازه تازه شعر و غزل چه داری ؟
گفتا : که می سرایم شعر سپید باری
گفتم : ز دولت عشق ، گفتا : کودتا شد
گفتم : رقیب ، گفتا : کله پا شد
گفتم : کجاست لیلی ؟ مشغول دلربایی؟
گفتا : شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم : بگو ، زخالش ، آن خال آتش افروز ؟
گفتا : عمل نموده ، دیروز یا پریروز
گفتم : بگو ، ز مویش گفتا که مش نموده
گفتم : بگو ، ز یارش گفتا ولش نموده
گفتم : چرا ؟ چگونه ؟ عاقل شده است مجنون ؟
گفتا : شدید گشته معتاد گرد و افیون
گفتم : کجاست جمشید ؟ جام جهان نمایش ؟
گفتا : خریده قسطی تلویزیون به جایش
گفتم : بگو ، ز ساقی حالا شده چه کاره ؟
گفتا : شدست منشی در دفتر اداره
گفتم : بگو ، ز زاهد آن رهنمای منزل
گفتا : که دست خود را بردار از سر دل
گفتم : ز ساربان گو با کاروان غم ها
گفتا : آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم : بگو ، ز محمل یا از کجاوه یادی
گفتا : پژو ، دوو ، بنز یا گلف نوک مدادی
گفتم : که قاصدک کو آن باد صبح شرقی
گفتا : که جای خود را داده به فاکس برقی
گفتم : بیا ز هدهد جوییم راه چاره
گفتا : به جای هدهد دیش است و ماهواره
گفتم : سلام ما را باد صبا کجا برد ؟
گفتا : به پست داده ، آورد یا نیاورد ؟
گفتم : بگو ، ز مشک آهوی دشت زنگی
گفتا : که ادکلن شد در شیشه های رنگی
گفتم : سراغ داری میخانه ای حسابی ؟
گفتا : آنچه بود ار دم گشته چلوکبابی
گفتم : بیا دوتایی لب تر کنیم پنهان
گفتا : نمی هراسی از چوب پاسبانان ؟
گفتم : شراب نابی تو دست و پا نداری ؟
گفتا : که جاش دارم و افور با نگاری
گفتم : بلند بوده موی تو آن زمان ها
گفتا : به حبس بودم از ته زدند آن ها
مطالب مرتبط :

شعرهای طنز و عاشقانه

مطالب طنز 



کلمات کلیدی :
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
  • بایگانی

  • یادداشت‌های بایگانی نشده